۱۳۸۸ شهریور ۱۰, سه‌شنبه

چرا با شعار "الله اکبر" موافقم ؟

این مطلب در جواب لینکی در دنباله نوشته شده که در ابتدا قصد داشتم در نظرات بنویسم. از اینکه ویرایش نشده پوزش می طلبم.


کاملن مخالفم. یعنی وقتی که روی پشت بام شعار "الله اکبر" داده می شه، یک عده شعار ندین و بعد شما شعار خودتون رو بدن؟ من تا به حال تو چند محله سر پشت بام رفتم و شعار دادم. "الله اکبر"رو همه میگن، اما وقتی به شعار های دیگه میرسه بسته به شعارش بعضی ها همراهی نمی کنن. حتی اوایل "مرگ بر دیکتاتور" هم بعضی نمی گفتند. موارد زیادی دیدم که مثلن "خامنه ای قاتله ...." داده میشه و بعضی از شب بعد روی پشت بام نمی آیند.
پس اشتباه نکنید! همراهی اکثریت را داشته باشیم.

[/quote]در جهان شعار الله اکبر خیلی بار منفی داره[quote]
من که برای دنیا شعار نمی دهم. برای خودمان شعار می دهم. در ضمن این بار منفی از کجا آمده؟ مگر نه از ترورسیم و ...؟
دوستان! این ما هستیم که بار معنایی ایجاد می کنیم! من گرچه هیچ اعتقادات مذهبی ندارم، ولی با این شعار کاملن موافقم. "الله اکبر" هم سابقه دارد،هم پیام، هم معنای مثبت. میگوید "خدا بزرگتر است" از همه چیز و همه کس، وپیامی که دارد این است که همانطور که شاه را بردیم، شما را هم می بریم.

چرا جنبش سبز را به عده ای قلیل محدود کنیم؟ چرا کسانی فکر می کنند که مذهبی ها طرفدار احمدی نژادند؟ کسی که در اعتراضات شرکت کرده باشد می داند که مردم، با هر سلیقه و اعتقادی، و از هر قشر و طبقه ای در آن حضور دارند. و هم از این روست که معتقدم "[b]ما بیشماریم[/b]".



تا روز قدس

توييت آقاي کرباسچي و گفته هاي آقاي کروبي، نشانه هايي از اهميت تجمع در روز قدس است. همچنین اولین راهپیمایی بزرگ پس از بیانیه شماره 11 آقای موسوی می باشد. شايد بتوان گفت هيچکدام از تجمع هاي اعتراضي پس از انتصابات 22 خرداد، اين فرصت طولاني براي اطلاع رساني و برنامه ريزي را نداشته است. فرصتي که اگر به درستي استفاده نشود، براي تکرار آن شايد مي بايد ماه ها انتظار کشيد. چند نکته که به نظر من مي رسد در ميان مي گذارم تا با همفکري خوانندگان اين مطلب به نتايج مطلوب برسيم.

از بک نظر، عده اي که احتمال حضور آنها در اين تجمع مي رود، دو دسته اند(برای این تقسیم بندی دلایلی دارم) : 1- عده اي که تنها با اطلاع از قرار تجمع، در آن حضور پيدا خواهند کرد 2- عده اي که براي حضور در تجمع انگيزه دارند ولي در شرايط کنوني عوامل بازدارنده حضورشان را غير قطعي مي کند. بايد پذيرفت که دسته دوم، جمعيت غالب تجمع روز دوشنبه 25 خرداد را تشکيل داده بودند. عوامل باز دارنده مي توانند چنين باشند: "ترس از سرکوب، صدمه ديدن، دستگيري، تجاوز، شناسايي شدن و امکان ايجاد دردسر در محل کار و ..." ، "بي نتيجه و بي تاثير دانستن راهپيمايي، برقرار شدن دولت کودتا و عدم امکان تغيير در آن و ..." ، "خستگي، نا اميدي، بي تفاوتي" ، "اين اشتباه که جمعيت سبز غالب نبوده و در انبوه جمعيت تظاهر کنندگان حکومتي جايگاهي نخواهند داشت" و ...


1. کارکرد اطلاع رسانی در مورد تجمع روز قدس، تنها مطلع کردن از زمان و مکان یک واقعه نیست. تهییج و ایجاد احساس امنیت، پیام هایی می توانند باشند که اطلاع رسانی در خود دارد. در مورد احساس امنیت دو موضوع قابل برسی است. یکی تخمین از جمعیتی که حضور خواهد داشت و دیگری نحوه برخورد و مقابله احمتالی با این جمعیت. هر شخصی از آسیب دیدن پرهیز می کند. این واکنش طبیعی هر موجود زنده است.اما بسیاری از ما جمله: "با این همه آدم چه کار می توانند بکنند" یا مشابه آن را زیاد شنیده ایم. رسیدن خبر تجمع به فرد کافی نیست. باید از چند طریق مختلف و متنوع مطلع شود. ما بیشماریم. تنوع نیز از اشباع ذهن فرد مورد نظر جلوگیری می کند. صندلی با یک پایه نامتعادل است، هر چند پایه بسیار قوی باشد.
در مورد برخورد احتمالی با جمعیت، چه در خیابان و چه در صورت بازداشت، باید تاکید کرد که سرکوب شدید در این روز بخصوص، برای کودتاگران بسیار پر هزینه است. حضور در راهپیمایی روز قدس، مانند نماز جمعه، بر خلاف بسیاری از راهپیمایی های معترضانه پس از انتخابات، به خودی خود جرم محسوب نمی شود. همچنین با فشار ها و افشاگری های جنبش سبز در مورد جنایات رخ داده در بازداشتگاه ها، تکرار برخورد های آنچنانی در صورت دستگیر شدن، بعید به نظر می رسد.


2. شعار های شبانه در ساعت 10، تا روز قدس باید به حداکثر برسد. این موضوع هم به تهییج کمک می کند و هم به احساس امنیت. اگر شعار شبانه آغاز نشود، بسیاری باور نخواهند کرد که در روز قدس اتفاقی خواهد افتاد. راه قدس از پشت بام می گذرد


3. باید از نتایج فشار ها و افشا گری های جنبش سبز گفته شود تا امید به تغییر در مردم زنده شود.


4. کارگران را همراه کنیم. وضعیت اقتصادی ایجاد شده، فشار زیادی به کارگران وارد آورده است. این وضعیت نتیجه بی خردی های گاه عمدی ا.ن و کودتا گران است. همان چیزی که نخبگان اقتصادی و سیاسی پیش بینی کرده بودند و تذکر می دادند. هر شخص، از لحاظ وابستگی به طبقه اجتماعی که در آن قرار دارد، می تواند منافع خود را در همراه شدن با این جنبش ببیند. بر این منافع و اشتراکات تاکید کنیم.

جمع‌های خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانون‌های فرهنگی و ادبی، انجمن‌ها، احزاب، جمعیت‌ها، تشکل‌های صنفی، نهادهای حرفه‌ای، گروه‌هایی که با هم ورزش می‌کنند یا در رویدادهای هنری حاضر می‌شوند، حلقه همکلاسی‌ها، گروه فارغ‌التحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافته‌اند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعه‎های کوچک عضویت داریم و این دست‌مایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هسته‌های جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خرده‌رسانه‌هایی که از این روابط زاده می‌شوند می‌توانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیت‌های این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.




۱۳۸۸ شهریور ۵, پنجشنبه

مقبولیت آقای علی آبادی و آرای ایشان در انتخابات نظام مهندسی


انتخابات اعضای هیئت مدیره نظام مهندسی استان تهران با حظور 327 نامزد در تاریخ 88/5/12 برگزار شد. 6508 نفر از اعضا در این انتخابات شرکت کردند. یکی از نامزد ها در رشته عمران، محمد علی آبادی بود.

علی آبادی رتبه هفتادم با 113 رای را کسب کرد. آیا نمایندگان مجلس به صلاحیت ایشان که در میان مهندسان هم صنف خود در تهران این آرا را کسب کرده است برای تصدی وزارتخانه غیر تخصصی ایشان ( نیرو) رای می دهند؟


نتایج این انتخابات را می توانید اینجا ببینید.




۱۳۸۸ شهریور ۴, چهارشنبه

دیوار نویسی، ساعاتی قبل از چهارمین جلسه بیدادگاه







چند ساعت مانده به صبح. قرار است حجاریان در دادگاه نمایشی حضور داشته باشد. می دانم کارخطرناکی است. به اطراف اوین می روم و نام سبز حجاریان را به نشانه حمایت از او بر دیوار می نویسم.

صبح که مردم عبور کنند نام او را اطراف اوین می بینند. بسیاری نمی دانند که قرار است حجاریان در دادگاه باشد. رسانه ماییم! پیش از آن که صدا و سیما دروغ پراکنی کند، ما حمایت خود را می نگاریم.

شاید خانواده حجاریان و دیگر زندانیان سیاسی در راه اوین نام او را ببینند. و بدانند که می دانیم هر چه در دادگاه گفته شود سخنان و افکار کودتا چیان است، از زبان هر که باشد.





این در یادگار امام است، نرسیده به مقابل زندان اوین.











باقی عکس ها مربوط به پونک است.






















در مسیر های منتهی به زندان اوین احساس خطر می کردیم. هر ماشین یا موتور را پلیس و بسیجی فرض کرده و به سرعت فرار می کردیم. برای من دستگیر نشدن در اولویت قرار دارد. در مناطق دیگر نیز نوشتیم. یکی می نوشت و دو نفر دیگر مراقب بودند.

با ناشی گری "سبز می مانیم" کسی پیش از ما نوشته بود را خط زده بودند. ما دوباره نوشتیم. همراه با یک "V" و "تشکر" از نفر قبلی. هر چند خط بزنند، باز نوشته می شود. چرا که " ما بیشماریم!"