tag:blogger.com,1999:blog-71572319024824674932024-03-06T10:13:42.985+03:30من... یا چیزی شبیه آنUnknownnoreply@blogger.comBlogger16125tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-89243708190516138122011-05-16T12:35:00.002+04:302011-05-16T12:38:20.331+04:30نامه جمعی از وبلاگ نویسان سبز خطاب به مبارزان سوری<div dir="rtl" style="text-align: right;"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">موج برخاسته از سرکشی مردمان از زیر یوغ بندگی ظالمان، با گذر از ایران و تونس و مصر و لیبی و یمن و بحرین، امروز قدرتمندتر و عظیمتر، به کاخ حاکمان سوریه رسیده است. گویی که این موج سرکش سر ایستادن ندارد و مشعل آزادیخواهی دست به دست گشته و اینک بر فراز دستان </span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="FA">شما </span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">مردمان سوریه قرار گرفته است. مشتان گره کرده و اراده با شکوهتان و پایداری سرسختانه تان به رغم شدت سرکوبها و خونریزیهای دستگاه فاسد و سرکوبگر حاکمان سوری، تحسین ایرانیان و جهانیان را برانگیخته است.</span><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> آزادیخواهان ایران نیز که خود ذیل لوای پرچم سبز مبارزه، به فردای آزادی چشم امید بسته اند، از روز نخست کنجکاوانه و مشتاقانه مبارزه شما مردم سوریه را دنبال می کنند و پیروزی تان را به آرزو نشسته اند و خود را در خشمها و هیجانها و امیدهایتان شریک می دانند. دریغ که آن سوی میدان، حاکمانی نشسته اند که قلب های مرعوبشان مانع از درک حماسه حضور مردم می شود و از هراس فرو ریختن بنای استبدادشان حکم به خونریزی می دهند و بر موج خروشان مردم شمشیر می کشند و نمی دانند که موجهای بلندتر که از پی می آیند به مراتب ویرانگرترند.</span></div><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> برای هر ملت، روزی فرا می رسد که شرافت و سربلندی خویش را در بوته آزمایش می بیند و برای پاسداری از آن ناگزیر به قیام می شود. حماسه ای که شما مردم سوریه به تصویر کشیده اید حماسه ای آشنا برای ما مردم ایران است. در هر خبری که از زیر شدیدترین فشارها و سانسورها به دست ما می رسد و در هر فیلمی که از آماج رگبار مسلسلهای نظامیان سوری به تصویر کشیده می شود، داستان مبارزه خود را می بینیم. همین همداستانی است که جنبش های آزادیخواهی منطقه را در کنار هم می نشاند و جباران و حاکمان سرکوبگر را در جبهه مشترک قرار می دهد. حاکمان همدست منطقه، امروز در سرکوب مردم منافع مشترک پیدا کرده اند و در جنایت، یکدیگر را همراهی می کنند. یکی دستگاه تبلیغ و دیپلماسی اش را مامور می کند که قتل شهروندان مبارز را مشروع جلوه دهد و آزادیخواهان را به عنوان فتنه گران و آشوبگران جلوه دهد و دیگری لشکر سرکوبش را به همراهی در جنایات گسیل می دارد؛ یکی لشکر سرکوب به بحرین می فرستد و دیگری جوخه های امنیتی اش را به سوریه.</span><span dir="LTR" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> </span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="FA">اوج این نمایش های فریبکارانه آنجاست که </span><span style="color: black; font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">مدعیان رهبری مسلمین جهان از تریبون نماز جمعه تهران</span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> برای مردم مصر خطبه می خوانند و برای مردم فلسطین جامه می درند و در همان حال کشتار سوریان را مشروع اعلام می دارند. این ادامه همان توهم مالیخولیایی است که اجازه می دهد بر مسند خداوندگاری تکیه زنند و بدین سان بی محابا درباره جان افراد به قضاوت بنشیند و یکی را شهید بخوانند و دیگری را فتنه گر. از همین روست که امروز سیاهی چهره شان هویدا شده و تایید جنایتهای شرکای سیاسی و همدستی شان با ظالمان منطقه، طشت رسوایی شان را بر زمین انداخته است. </span></div><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> تحولات اخیر</span><span dir="LTR" style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> </span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="FA">منطقه</span><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA"> حداقل حسنش این بوده که پرده از چهره نفاق آلود حکومت هایی که پشت دفاع از فلسطینیان و مخالفت با اسراییل پنهان شده اند و مسایل اعراب فلسطین را در هیاهوی تبلیغاتی وجه المصالح اهداف شوم خود کرده اند تا مشروعیتی کاذب برای خود و حکومت نامشروعشان ایجاد کنند برداشته است. مگر می توان همزمان هم مدعی دفاع از حقوق ملت فلسطین بود و هم به کشتار مردمان کشور خود دست زد؟ مگر می توان با موضوع حقوق بشر با استاندارد های دوگانه برخورد کرد و آدم کشی در فلسطین را محکوم کرد اما کشتار در کشور تحت حکومت خود و یا در کشورهای مشترک المنافع را جایز برشمرد؟ این ترفند دروغین حکومت های خودکامه کشورهای عربی از یک سو و هیاهوی تبلیغاتی حکومت مستبد ایران برای بهره برداری سیاسی از اوضاع آشفته فلسطینیان از سوی دیگر، قطعا از این پس نمی تواند موجبات فریب مردم منطقه را فراهم آورد. </span></div><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify; unicode-bidi: embed;"><span style="font-family: "Times New Roman","serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">سوای عملکرد غیرقابل دفاع حکومت نامشروع و کودتایی ایران، ریخته شدن خون مبارزان سوری، براستی به جان آزادیخواهان ایرانی ناگوار آمده است. ایمان داریم که به مدد پایداری مردمان ، بیرق ظلم برچیده خواهد شد و کاخ لرزان استبداد در برابر شکوه حضور مردم فروخواهد ریخت. خون آزادیخواهان سوری، فرش قرمزی خواهد شد برای قدوم مبارک آزادی . این سان که شما ملت سوریه پرچم مبارزه را با صلابت در دست گرفته اید، و اینچنین پرغرور در اهتزازش پایمردی می کنید، دیر نباشد که بیرق پیروزی را بر قله سعادت برافرازید. بدانید و آگاه باشید که در این راه آرزو و دعای خیر آزادیخواهان جنبش سبز ایران، بدرقه راهتان خواهد بود.</span></div><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: right;"><b><span dir="RTL" style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 14pt; line-height: 115%;" lang="AR-SA">جمعی از وبلاگ نویسان سبز</span></b></div><div class="MsoNormal" dir="rtl" style="text-align: justify;"><br /></div><div class="MsoListParagraphCxSpFirst" dir="rtl" style="text-align: justify; text-indent: -0.25in;"><span style="font-family: Symbol;">·<span style="font: 7pt "Times New Roman";"> </span></span><span style="font-family: "Arial","sans-serif";" lang="FA">آخرین لیست وبلاگ های امضا کننده را از </span><a href="http://spinooza.blogspot.com/"><span dir="LTR">http://spinooza.blogspot.com</span><span style="font-family: "Arial","sans-serif";" lang="FA">/</span></a><span dir="LTR"> </span><span style="font-family: "Arial","sans-serif";" lang="FA">دنبال نمایید.</span></div><b style=""><span style="font-family: Symbol; font-size: 12pt; line-height: 115%;">·<span style="font: 7pt "Times New Roman";"> </span></span></b><span style="font-family: "Arial","sans-serif";" lang="FA">در صورت تمایل به امضا نمودن این نامه و اضافه شدن به این لیست، پس از انتشار این مطلب در وبلاگ خود، آدرس لینک مربوطه را به آدرس </span><a href="mailto:spinooza56@gmail.com"><b><span dir="LTR" style="font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 10pt; line-height: 115%;">spinooza56@gmail.com</span></b></a><span class="apple-style-span"><b><span dir="LTR" style="color: black; font-family: "Arial","sans-serif"; font-size: 10pt; line-height: 115%;"> </span></b></span><span style="font-family: "Arial","sans-serif";" lang="FA">ایمیل نمایید. </span></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-62794618605863311542011-04-23T02:49:00.002+04:302011-04-23T02:52:21.801+04:30نامه جمعی از «وبلاگنویسان سبز» به «شورای هماهنگی راه سبز امید»<p><strong>اعضای محترم شورای هماهنگی راه سبز امید</strong></p><p dir="RTL">جنبش سبز اگر چه در لحظاتی سخت و دشوار به سر می برد اما به واقع تجربیات ارزشمندی که از خلال رویدادهای ایام پس از کودتای انتخاباتی 88 بدست آمد و روابط و ساز و کارهای رسمی و غیر رسمی نهادینه شده در لایه های مختلف اجتماعی و سیاسی، جنبش را مجهز به توانمندی هایی نموده که گذر از این ایام عسرت به روشنای آزادی از همیشه هموارتر به نظر می رسد. جنبشی که در ابتدای شکل گیری با شعارهایی مبهم، پراکندگی مطالبات، چشم اندازهایی ناروشن، ساختارهایی شکل نگرفته و بعضاً درون فرساینده مواجه بود، امروز به مدد خون هایی که داده شد، عمرهایی که در زندانها سپری شد، بحث و نقدهایی که در مجامع سبز شکل گرفت و روشنگریهایی که صورت پذیرفت، از آن دوران به سلامت گذار نمود. امروز می توان مدعی شد که جنبش به شناختی هر چند کلی از حیث اهداف، چشم اندازها، موانع و آسیب ها دست یافته است. در این روند نقش راهبری خردمندانه و پایمردانه آقایان میرحسین موسوی و مهدی کروبی اهمیتی به سزا داشته است. این دو همراه بزرگوار علیرغم محدودیت ها و با علم به هزینه ها، در سخت ترین لحظات از میان دشوارهای موجود راهی می گشودند و امید را به جنبش و بدنه ی جوان آن تزریق می کردند. اگر چه موسوی و کروبی خود هیچگاه مدعی رهبری جنبش نبودند، اما همین تاکید آنها بر وجود «راه» در «به ظاهر بن بست های موجود» و همچنین ثبات قدم و نفس همراهی بی تکلف شان با مردم سبب گردید که رهروان جنبش سبز آنها را به رهبری برگزینند. از جمله نقش های محوری که این رهبران برگزیده ایفا کردند تلاش بی وقفه شان در گسترش مرزهای جنبش با رویکردی تکثرگرایانه و پرهیز از مرزبندی های تصنعی بود. تلاشی که می تواند و باید چراغ راه آینده جنبش باشد.</p> <p dir="RTL">حرکت جنبش سبز به سمت ساختار یافتگی از یک سو و قدرت راهبری و انسجام بخشی موسوی و کروبی از سوی دیگر، سبب گردید که حاکمیت کودتایی نگران از قدرت رو به گسترش جنبش سبز، به حبس و حصر ایشان و همسرانشان اقدام کند. پس از این بود که شکل گیری شورایی به نام شورای هماهنگی راه سبز بیم و امیدهایی را در بدنه ی جنبش ایجاد نمود. در این میان گروهی که پیش از دستگیری موسوی و کروبی به صورت سازمان یافته به تخریب و تضعیف آنها می پرداختند و به اسم آزدیخواهی کمر همت به خدمت کودتاگران بسته بودند، همانطور که پیش بینی می شد، امروز که این رهبران در حبس رژیم به سر می بردند، با تغییر سوژه به تخریب نهادهای برآمده از راه سبز امیدی که موسوی و کروبی گشودند می پردازند. علیرغم وجود چنین جریانی، نمی توان منشأ همه ی نقدهای وارد بر عملکرد جنبش را از این دسته دانست. جنبش و نهادهایی که در راهبری جنبش نقش دارند ناگزیرند که گوشی شنوا برای نقدهای داخلی داشته باشند، آنچنان که موسوی و کروبی نیز چنین کردند و همواره پذیرا و پاسخگوی نقدهای وارده بودند. چنین نقدهایی، راه را بر کج روی ها، کند رویها و تندروی ها خواهد بست.</p> <p dir="RTL">امروز که قریب به دو ماه از شکل گیری شورای هماهنگی می گذرد، امضا کنندگان این نامه نه در قالب یک تشکل سیاسی یکپارچه و در راستای اهداف سیاسی و منافع گروهی بلکه از موضع منتقدین دلسوز جنبش و از روی احساس وظیفه و مسئولیت به نقد عملکرد و کارنامه ی «شورای هماهنگی راه سبز امید» می پردازند. اگر واقع بینانه به عملکرد این شورا نگاه شود، انفعال و بی تحرکی مجموعه مذکور چنان بوده که کارنامه کارکردش اصولا خالی تر از آن است که قابل نقد باشد. نقدهایی که درباره ماهیت، ساختار و شفافیت مکانیزم ها در این شورا مطرح شده و می شود، اگر چه در جای خود قابل طرح و بررسی است، اما با درک حساسیت ها و شرایط موجود، می توان از این نقدها موقتا عبور کرد و تنها از منظر عملکرد شورا در مدیریت اعتراضات و حوادث پیش روی جنبش سبز به بررسی و نقد شورا و تحرک اعضایش پرداخت. اما متاسفانه در این سوی داستان نیز چیز چندان قابل عرضی وجود ندارد و بیم آن می رود که چنانچه این سکوت و انفعال ادامه پیدا کند، نه تنها نقش این شورا در سایه تردید قرار گیرد، بلکه خلا رهبری جنبش باعث از هم پاشیدگی و فروپاشی جنبش شود.</p> <p dir="RTL">میراثی که اکنون در برابر دیدگان ما قرار گرفته ماحصل سالها مبارزه در راه آزادی است که اینک در جنبش سبز تبلور یافته است. راهبری چنین مجموعه ای آن هم در شرایطی چنین خطیر مسئولیت سنگینی است که موسوی و کروبی به خوبی از عهده ی آن برآمدند. این همراهان سبز به خوبی با ریشه ها و علل شکل گیری جنبش سبز آشنا بودند و دقیقا از همین منظر بود که توانستند با درایت کافی راه دراز گذشته را به وضعیت کنونی جنبش سبز پیوند زنند و فارغ از تنگ نظری ها و مرزبندیها، مصلحت مردم ایران و جنبش سبز را در نظر بگیرند و سرلوحه تصمیم گیریهایشان قرار دهند. به عبارت دیگر آنچه باعث جلب اعتماد بدنه جنبش سبز به این همراهان بزرگ شد صداقت و پایمردی آنان بود. مردم به عینه می دیدند که این همراهان سبز بر خلاف بسیاری از گذشتگان، به جای آنکه به مصالح حکومتی خودکامه بیندیشند، به مصالح ملی مردمی می اندیشند که سالهاست برای رسیدن به آزادی در تکاپو هستند. شورای هماهنگی نیز تنها زمانی خواهد توانست نقشی در مدیریت راهبردی اعتراضات جنبش داشته باشد که پرامید و ثابت قدم در همان مسیر گام بردارد. آنچه برای این شورا و جایگاهش وجاهت می آورد نه انتساب به آقابان موسوی و کروبی، که نحوه عملکرد این شوراست. موسوی و کروبی خود نیز جایگاه کنونی شان را به تدریج و در خلال ایام و پس از اثبات همراهی شان به دست آوردند. شورای هماهنگی نیز از این قاعده مستثنی نیست و می بایست با شفافیت بیشتر و عملکرد موثرتر و فعالانه تر اعتماد چشم های نگران بدنه جنبش را بدست آورد.</p> <p dir="RTL">انتظار بر این نیست که این شورا در دام تندرویها بیفتد اما راه گریز از تندرویها، انفعال نیست. واقعیتی که امروز شاهد آن هستیم این است که به واسطه سکوت و انفعال شورا، فاصله آن با بدنه جنبش سبز، که روزی مطالبت و اعتراضات خود را از زبان موسوی و کروبی می شنید، هر روز بیش از دیروز می شود. چنین سکوتی از یک طرف باعث یاس و سرخوردگی بدنه جنبش می شود و از طرف دیگر، راه را برای ایجاد چندپارگی در جنبش و فرصت طلبی گروههایی که در زمان حضور موسوی و کروبی در سایه قرار گرفته بودند باز می گشاید. حبس و حصر راهبران برای جنبشی که چندان هم متکی به رهبران خود نبوده است می تواند یک فرصت تلقی شود. تبدیل این تهدید به فرصت و ادامه ی راه نیاز به مدیریت و تحرک و هماهنگی بیشتری دارد و فلسفه ی تشکیل شورای هماهمنگی نیز همین بوده است. نجواهای گاه به گاه ، پراکنده و مبهم شورای هماهنگی متناسب با نقش و جایگاه متصور شده به این شورا نیست. ادامه ی این سکوت و تردید در حرکت و سردرگمی در یافتن نقشه ی راه، گرد ناامیدی و یخ زدگی را بر فضای جنبش پاشیده، صف آزادیخواهان سبز را پراکنده و به جای هماهنگی، ناهماهنگی به ارمغان خواهد آورد.</p> <p dir="RTL">لذا ما امضا کنندگان این نامه خواستار آن هستیم که شورای هماهنگی ضمن خروج از انفعال موجود، نقشی فعال تر در عرصه تحولات پیش رو بر عهده بگیرد و در عین حال رویکرد تکثرگرایانه ی موسوی و کروبی را همچنان در کالبد راهبری جنبش حفظ نماید تا در سایه ی چنین مدیریتی انسجام جنبش کماکان حفظ گشته و پیوندهای درونی آن گسسته نگردد. راه سبز امید و آزادی به خوبی توسط موسوی و کروبی و سایر همراهان سبز ترسیم شده است. پایمردی در اهداف و همراهی با مردم شیوه کارآمدی است که موسوی و کروبی بدان پایبند بودند. رجای واثق داریم که ادامه چنین روندی، ما را به منزلگاه آزادی رهنمون خواهد ساخت.</p> <p dir="RTL"><em>جمعی از وبلاگ نویسان سبز</em></p> <p dir="RTL"><em>————————————————————-<br /></em></p> <p dir="RTL">• آخرین لیست وبلاگ های امضا کننده را از <a href="http://akarim8808.blogspot.com/">اینجا </a>دنبال نمایید.</p> <p dir="RTL">• در صورت تمایل به امضا نمودن این نامه و اضافه شدن به این لیست، پس از انتشار این مطلب در وبلاگ خود، آدرس لینک مربوطه را به ahmadsaidi8808@gmail.com ایمیل نمایید.</p>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-66933487232529379592011-03-08T10:06:00.004+03:302011-03-08T10:41:50.507+03:3017 اسفند، روز زن، وظیفه مردان در تظاهراتزن مسنی که با صحبت با گاردی ها آنها را از کتک زدن منع می کند، مادرانی که مادر 70 میلیون ایرانی هستند و در برابر سگان ولایت مادر دستگیر شده گان می شوند و همه توهین و تحقیر را برای آزاد کردن پسر بازداشت شده ای به جان می خرد، دختر زیبا رویی که از شکستن بینی اش نمی هراسد و در خط مقدم، جمعیت را به جلو فرا می خواند، پیر زنی که می گوید:"من عمر خود را کرده ام، بگذار باطوم به جای بدن وانان بر بدن من فرود آید". مادری که در اتوبوس یا تاکسی هر کجا می نشیند تلاش می کند در میان این همه سرکوب و نبود رسانه، رسانه باشد....<br />و اکنون روز زن... من به تظاهرات می آیم، این بار برای محافظت از وجود نیک ترین زنان سرزمینم...<br /><br />1- در لایه خارجی جمعیت حرکت می کنیم تا با سپر کردن دستها در پشت و بالای سر ضربات باطوم را دفع کنیم. باور کنید باطوم درد دارد اما نه آنقدر ها. با این کار از زنان داخل جمعیت محافظت کنیم. هر جا حمله نزدیک بود، زنان را به حرکت در داخل جمعیت توصیه کنیم.<br />2- در هنگام حمله سگان ولایت حواس خود را به مکان آنها بدهیم و با کلام آرامش بخش، افراد جلو را از هل دادن یکدیگر منع کنیم. صدای ما برای آنها که فرار می کنند نشانه ایست که تا چه حد نبروها به آنها نزدیک شده اند. زمین خوردن و اینا این دفعه نباید داشته باشیم.<br />3- در صورت تلاش مزدوران برای دستگیری یک زن، همه افراد حاضر را با فریاد ولش کن به مقابله فرا بخوانیم. مطمئن باشید هموطنان ما حساسیت خیلی بیشتری به دستگیری یک زن خواهند داشت و حتی کسانی که برای تظاهرات نیامده اند همراهی خواهند کرد.<br />4- یادتون باشه آسیب پذیری زنان در برابر حمله سگای ولایت بیشتره، همونطور که اونا شجاعت بیشتری در - به قول موسوی- "کار زینبی" دارند ما هم باید شجاعت به خرج بدهیم برای حفاظت از مادران 70 میلیون ایرانی.<br /><br />هر چیز دیگه ای که به نظرتون میرسه بگیدUnknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-85935055715539873472011-03-03T03:04:00.007+03:302011-03-03T08:28:54.295+03:30هنوز صدای شعار از داخل وزارت کار در گوشم زنگ می زند<a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhu4-aROaQmYwGlOpxntG9V9OhQMgjdNdIqRrBRWmvnn9_8L0sPzvGrMTJ1Id6UsYJyQYaWMgqi3tj9qDi2gKh1ZF7F3vF57cPIAcZM_2cif2khBmwWR-cG_IH9JssmYS5Bv_7V-EVMN82U/s1600/sabzvamohkam.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 200px; height: 131px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhu4-aROaQmYwGlOpxntG9V9OhQMgjdNdIqRrBRWmvnn9_8L0sPzvGrMTJ1Id6UsYJyQYaWMgqi3tj9qDi2gKh1ZF7F3vF57cPIAcZM_2cif2khBmwWR-cG_IH9JssmYS5Bv_7V-EVMN82U/s200/sabzvamohkam.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5579713264933264802" border="0" /></a><br />هنوز صدای بازداشت شده های 25 بهمن که توی ساختمان وزارت کار جاشون داده بودند، توی گوشم زنگ می زنه... مرگ بر دیکتاتور... الله اکبر...<br />.<br />بریم جلوی زندان اوین و به پدر و مادر هاشون دلگرمی بدیم. نوبت ما که شد، جبران می کنند...Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-74312419813702664972011-03-01T21:42:00.005+03:302011-03-01T22:58:38.891+03:30پارسال مردم ماسک می زدند، امسال سگای ولایت پوزبند می زنندسگای ولایت چهره کریهشون زیر پوزبند قایم کرده بودند. من چشمم دنبال یه بعثیجی می گشت که از دانشگاهی، جایی بشناسم و برم بخوابونم زیر گوشش! ولی غیراز یک کله قراضه که زیر کلاه قایم شده و دو تا چشم وحشتزده چیزی معلوم نبود. جلاد! جلاد باید ماسک بزنه! این یک پیروزی ست، ما این وحشت رو توشون ایجاد کردیم، ماییم که معنی می سازیم، اونا با این همه دست و پا زدن نتونستند "اغتشاش گر" رو به ما بچسبونن. ولی حتی بعضی ساندیس خورها هم به خودشون می گن ساندیس خور!<br /><br />- با BRT رفتم چهار راه ولیعصر، توی مسیر سیل جمعیت رو می دیدم که به سمت پاین جاری بود. همه هموطنانی که به آنها افتحار می کنم. توی اتوبوس همه زیر لب داشتند از جانورانی که دائم گاز و گوز می کردند تا جمعیت رو بترسونند بد می گفتند. مردها اغلب زیر لب فحش می دادند ولی قسمت خانمها اعتراضها آشکار بود.<br /><br />- نمی گذاشتند از چهار راه ولیعصر داخل خیابان آزادی بشیم. پر نیرو بود، کنترل اوضاع توی اون لحظه که اونجا بودم لب به لب بود و هر لحظه امکان خارج شدن کنترل از دست اونا می رفت، مردم بوق میزدند و هر کس می تونست هو می کشید.<br /><br />- کل طول خیابان آزادی نیرو چیده بودند. همه جور نیرو، فکر کنم همه نیروهایی که داشتند رو آورده بودند. سر هر چهار راه هم یک ردیف بسیجی توی پیاده روی دو طرف، یک ردیف گاردی دم خیابون دو طرف. تمام برنامه شون این بود که مردم را از توی خیابون آزای راه ندهند و نگذارند جمعیت به سمت آزادی حرکت کنه. با موتورهایی که تا حالا ندیده بودم ، توی لاین ویژه رد می شدند و عر عر می کردند. جالب اینکه کنترل ترافیک رو هم نیروی انتظامی در دست داشت و نه راهنمایی و رانندگی.<br /><br />- چند جا صدای شلیک شنیدم. صدای اگزوز و شلیک اشک آور نبود. یه جا دوتا موتوری داشتند گاز و گوز می کردند که خودشون در اثر چلمنی خوردند زمین، همون لحظه بقیه دستشون شروع کرد به حمله به مدم و یکیشون سریع 2 تا اشک آور شلیک کرد. آزادی نزدیکه بچه ها، اینا امروز تمام اون چیز پوچی بودند که دیدید. همین!<br /><br />- بد شانس بودم که جاهایی که مردم شعار میدادند نبودم. دوستام همه خوشحال به خونه برگشتند.<br /><br />تا 17 اسفند، چند تا کار دارم که بکنم: پخش خبرهای این مدت، جلوی زندان اوین رفتن و همدردی کردن با خانواده های دستگیر شده ها، و صد البته، یک بسیجی می شناسم که باید برم باهاش صحبت کنم، شاید هم خوابوندم توی گوشش!Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-38670640988700888232011-02-18T22:30:00.004+03:302011-02-18T23:35:57.580+03:30تجربه من از 25 بهمن برای تظاهرات بعدی<div dir="rtl" style="text-align: right;">1- به اطرافتون آگاه باشید و آرامش داشته باشید. نیروهای مختلف رو بسنجید و خشونت هرکدوم رو حدس بزنید. وقتی حمله کردند اگه موقعیت دفاع دسته جمعی نیست و همه فرار می کنند سعی کنید موقعیت مزدورها رو پشت سرتون بدونید، اگه مرد هستید هل ندید بقیه رو، سعی کنید خانمها رو داخل جمعیت ببرید (خودشون نمی رن) و خودتون هم دستتون رو بالای سرتون سپر کنید تا ضربه به سرتون نخوره. خیلیها موقع فرار پشت سرشون رو نگاه نمی کنند و فقط بقیه رو هل می دهند. اگر توانایی کافی دارید در حالیکه از پشت سرتون آگاهی دارید با کلام نرم و بدون القای ترس اضافی سعی کنید صداتون برای اونایی که از پشت سر خبر ندارند نشانه باشه و از وضعیت آگاهشون کنید. اینطوری مردم روی هم نمی افتند. اگر قدرت کافی دارید لایه خارجی جمعیت باشید و از سرتون محافظت کنید.<br /> چقدر خوبه که بعضیامون بهانه مناسب برای بودن در اون محل جور کنیم و فقط برای دفاع از هموطنانمون اونجا بریم. ماسک و نماد و چیزی همراهمون نباشه تا اگه دستگیر شدیم سریع آزاد بشید. سعی کنیم بقیه رو آروم کنیم.<br /><br />2- گلوله پلاستیکی درد زیادی نداره، ولی موقع شلیک مواظب چشماتون باشید و می تونید با از لای انگشتاتون نگاه کنید تا موقعیت دستتون بیاد و بتونید بقیه رو هم آگاه کنید، اونایی که عینک دارند پشتشون رو بکنند تا عینکشون نشکنه. بقیه رو راهنمایی کنید. ممکنه ندونند چی هست و از کجا میاد. بگید پشتشون رو بکنند تا آسیب نبینند و زیادی هم نترشند.<br /><br />3- اونایی که اشک آور خوردن رو کمک کنید که حال ندارند و چشمشون هم جایی رو نمی بینه. شما چشم و دست و پای طرف باشید. کمک به یکی که اشک آور خورده از چند تا "مرگ بر دیکتاتور" گفتن ارزشمند تره. بهشون اطمینان بدید که همراهشون هستید و هواشون رو دارید. با خودتون به یه جای امن تر ببریدشون. دختر ها، زنهای مسن، پیر مرد ها، خواهر و پدر مادر ما هستند، حواستون توی جمعیت به اینها باشه. توی جمعیت زیر نظر بگیریدشون و سعی کنید موقع حمله سگهای ولایت نگذارید کتک بخورند. باور کنید دفاع از بقیه به اندازه حمله به یک بسیجی ارزشمنده، بلکه ارزشمند تره، این مردمی که میان تظاهرات ارزشمند ترین آدمها هستند. نگذارید آسیبی ببینند. دفعه بعد هم باید بتونیم کنار خودمون ببینیمشون.<br /><br />4- باز هم تاکید می کنم، حرف زدن با مردم و آرامش دادن خیلی مهمه.<br /><br />حالا مشاهداتم:<br />-مردم زیادی از شهرهای دیگه اومده بودند. گاهی صحنه در آغوش کشیدن دو همشهری رو می دیدید که بدون خبر همدیگه اومده بودند برای تظاهرات و اتفاقی همو می دیدند. درود بر ایرانی.<br /><br />- مادر بزرگهای نازنین! دم همشون گرم! وقتی به یک خانم محترم مسن گفتم که داخل جمعیت حرکت کنه تا کتک نخوره گفت: " ما عمرمون رو کردیم، هر باطومی که من بخورم، یعنی یک جوان باطوم نخورده" (یه سوال: اون همه بدنکار و بازو کلفت که روز عادی توی خیابون قیافه می گیرند، همچین روزایی کجا غیبشون میزنه؟ )<br /><br />- "وزارت کار و امور اجتماعی" شده بود محل نگه داری موقت بازداشت شده ها. دستگیر شده ها از همون تو شعار "الله اکبر" و "مرگ بر دیکتاتور" می آمد. باورتون میشه؟<br /><br />- یک خانم مسنی می گفت: " مگه این مملکت برای ما نیست، چرا ما حق زندگی نداریم؟ مگه ما از اسرائیل اومدیم؟ من بدبخت 2 تا بچه توی جنگ دادم. من جای مادرتونم...."<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-61662007400002869312011-02-16T15:28:00.003+03:302011-02-16T16:51:02.143+03:30هم اکنون نیازمند پرینترهایتان هستیم!در شرایطی که راهپیمایی میلیونی 25 بهمن توجه تمامی ملت ایران را بر انگیخته و کودتاچیان از سر بی مغزی با بروز نشانه های زردی شلوار به خبر دار شدن پرت ترین آدمها هم کمک می کنند، بر ماست که با اطلاع رسانی و نشر خبر، خواسته های جنبش، دروغ های رژیم در مورد بسیجی بودن شهید سبزمان و بیانه های افراد مختلف به آگاهی بخشی و همراه کردن باقی مردم کمک کنیم.<br />خوشبختانه مصاحبه ها عکسها و اسناد زیادی در مورد بسیجی نبودن شهید سبزمان در اینترنت موجود است. با پخش این موارد، نیرنگ رژیم را به خودش برگردانیم. وظیفه رای دادن را لختی به هموطنان در تبعیدمان واگذاریم و خود در جهت آگاه کردن هموطنان داخل کشور بکوشیم.<br />کار دیگه ای که خیلی لازمه دانلود و پخش فیلمهای تظاهرات و همچنین عکسها و پوستر های شهدامون هست. می تونیم توی فلش به دوستامون بدیم، بریزیم روی کامپیوترشون. خود بخود اونم پخش میکنه، بهر حال طرف بی خیال هم که باشه... دیدید که: توی خیابون دعوا میشه صد نفر جمع میشن نگاه می کنن. نشون دادن این فیلمها خودش بهانه ای میشه برای باز شدن سر بحث. و از اونجاست که گسترش آگاهی شروع به کار می کنه. (تجربه شخصی: خیلی مواقع نشون دادن این جور فیلمها توی موبایل منجر به دادن بیانیه و خبر نامه به دست طرف شده).<br />درست کردن فایل پی.دی.اف از خبرها و ایمیل کردن به لیست دوستان خیلی مهمه. خیلی ها پرینتر دارند ولی حال و حوصله یا توانایی و سلیقه لازم برای درست کردن خبر نامه ندارند. وقتی با ایمیل یک فایل پی.دی.اف تر و تمیز برسه دستشون می تونن پرینت کنن و به بقیه هم بدهند.<br /><br /><span style="font-weight: bold;">چیزایی که در زیر میاد، هزار بار هزارجا خیلی خیلی بهتر گفته شده. ولی به نطرم گفتنش ضرر نداره<br /><br /></span> دیوارنویس، بهترین مرجع برای این قبیل کارها بود.<span style="font-size:100%;"><a href="http://www.divarnevis.com/2009/09/blog-post_4141.html"> </a><br /><a href="http://www.divarnevis.com/2009/09/blog-post_4141.html">آماده کردن اعلامیه</a></span><span style="font-size:100%;"><br /><a href="http://www.divarnevis.com/2010/01/blog-post_31.html"> راهنما: آماده کردن یک اعلامیه</a></span>ا<br />الان این سایت خیلی خوبیه:<br /> <a href="http://iranian-green-campaign.blogspot.com/">کمپین کار عملی سبز</a><br /><a href="http://iranian-green-campaign.blogspot.com/2010/12/blog-post_5256.html">روزنامه های سبز</a><br /><br /><span style="font-weight: bold;">اگه هنوز فکر می کنید اینکار چندان موثر نیست:</span><br />1- خوب آره، "اونایی که اهل گرفتن این کاغذ ها هستند به اندازه کافی به رژیم بدبین هستند و حرف صدا و سیمای دروغ رو باور نمی کنند". ولی دقت کنید که این اطمینان قلبی با دلیل و مدرک داشتن و دفاع از این حقیقت جلوی کسایی که به هر دلیل گول رژیم رو خوردند فرق می کنه. در ضمن خبر ها و بیانیه ها و اطلاعیه ها و ... رو کسایی که اینتر نت ندارند از کجا بدونند؟ صدا و سیما؟ ماهواره؟ یا از کسایی که بواسطه خبرنامه ای که شما پخش کردید، مطلع هستند؟<br /><br />2- احساس مشارکت. خیلی مهمه که هر کسی احساس کنه توی یک حرکت اجتماعی قوی و موثر شریکه، و این حرکت به همه مردم توجه داره. باور کنید دل 90% اونایی هم که 25 بهمن نتونستند بیان با ما بود.<br /><br />3- کانالیزه کردن نارضایتی برای ایجاد پتانسیل اعتراض. درسته، همه ناراضین، مهم ایجاد امید به تغییر از طریق آزادی و دموکراسی، و نشون دادن راه رسیدن به اونه.<br />4...5...6...7...8.......<br /><br /><span style="font-weight: bold;">چند نکته برای درست کردن خبرنامه:</span><br />ممکنه خودتون مطالب وبلاگی و یا هرچیزی رو پرینت کنید. توی سایت دیوار نویس مطالب خیلی خوبی هست که لینک دوتاش رو بالا گذاشتم. به هر حال:<br /><br />1- برای صرفه جویی در کاغذ و جای گرفتن مطالب بیشتر توی یک صفحه، حاشیه کاغذ رو کوچک انتخاب کنید. به این ترتیب<br /><div dir="rtl" style="text-align: right;">page layout -> Page setup -> margins -> narrow <br /></div><br /><div dir="rtl" style="text-align: right;">2- برای آنکه فونتهای ریزتری بتونید استفاده کنید و خواندن سخت نباشه، بعضی مواقع دو ستونه کردن متن خیلی موثره<br />Page layout -> Columns -> More columns -> Two <br />در ضمن گزینه Right to Left را هم تیک بزنید<br /><br />3- گذاشتن عکس هرچند کوچک در میان متن، خواندن را جذاب و راحت تر می کنه. برای آنکه متن در میان متن جا بگیره روی عکس دوبار کلیک کنید، سپساز نوار بالا (در 2007) :<br />Arrange -> Text wrapping -> Square<br />حالا عکس رو کوچک و بزرگ کنید و جای مناسب هم پیدا کنید.<br /><br />4- باز هم برای صرفه جویی کاغذ، پشت و رو پرینت بگیرید. این رو تیک بزنید.<br />Print -> Properties -> Finishing-> Print on both sides<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-75905195754030893602011-02-15T13:47:00.004+03:302011-02-15T13:55:40.323+03:30ساعت 13 - تجمع مردم در مقابل زندان اوین، حضور سنگین گاردیهاالان از جلوی اوین رد شدم، ترافیک سنگین بود. خانواده های هم میهنان سبزی که دیروز بازداشت شدند روبروی زندان جمع شدند. حدود 40 تا گاردی دیدم. یادمون باشه هرکدوممون رو ممکن بود بگیرند و الان خانواده های نگرانمون جزو اونا بودند. به اونا بپیوندیم و بهشون دلداری بدیم. باهاشون همراهی کنیم و در ضمن اونجا شعار ندیم.<br /> امشب "الله اکبر" و "زندانی سیاسی/ آزاد باید گردد" یادتون نره.Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-41047004640627231922011-02-05T02:13:00.000+03:302011-02-05T02:50:28.220+03:30<a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://farm6.static.flickr.com/5297/5415955867_ac7709af84.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 380px; height: 329px;" src="http://farm6.static.flickr.com/5297/5415955867_ac7709af84.jpg" alt="" border="0" /></a><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://farm6.static.flickr.com/5140/5393873578_73390fcce6.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 373px; height: 480px;" src="http://farm6.static.flickr.com/5140/5393873578_73390fcce6.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://farm6.static.flickr.com/5131/5392484386_f363417772.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 367px; height: 519px;" src="http://farm6.static.flickr.com/5131/5392484386_f363417772.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://farm6.static.flickr.com/5012/5406964406_b42bdd1642.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 367px; height: 528px;" src="http://farm6.static.flickr.com/5012/5406964406_b42bdd1642.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><br />تصاویر از <a href="http://www.sabzphoto.com/">Sabzphoto.com</a><br /><br /><br /><div dir="rtl" style="text-align: right;"><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-85084673443686657272011-02-03T21:29:00.000+03:302011-02-03T21:46:30.290+03:30با "الله اکبر" از خواب پریدم!<div dir="rtl" style="text-align: right;">خسته از سر کار اومده بودم خونه، گرفتم خوابیدم. توی خواب بودم که یهو یه صدای بلند گفت "الله اکبر!". صدای نکره برادرم بود که از پنجره اتاقم داشت داد می زد! منم از خدا خواسته رفتم لب پنجره داد زدم. مردم کوچه هم نسبتا زیاد بودن و شعار می دادن. شب خوبی شد!<br />ولی جناب آقای جرس، دمت گرم، این رسمش نیست. چند روزه که منتظر همچین چیزی بودیم. هی اینور اونور سعی کردیم برای دوشنبه قرار بزاریم. خوب نگفتند. مرد حسابی تو که برد داری واسه یه موقعی قرار میزاشتی که فرصت اطلاع رسانی بیشتری باشه. الان خیلی ها رو میبینم که تازه خبر شدن، اگه فرصت بیشتر بود خیلی بهتر میشد. دفعه بعد منو از خواب بپرونی خود دانی.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com2tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-37511540952123031632011-02-02T16:15:00.000+03:302011-02-02T16:20:06.976+03:30امواج خروشان ساندیس خوران میدان تحریر را در بر گرفت<div dir="rtl" style="text-align: right;">لحظاتی پیش با ورود ملت غیور مصر به میدان آزادی، آتش فتنه در میان خشم امواج خروشان ملت بسیجی صفت گرفتار شد.<br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-87879258596285366062011-01-30T10:34:00.000+03:302011-01-30T12:09:23.453+03:30پیوند صدای مردم آزادی خواه ایران، مصر و تونس، دوشنبه ساعت 10 شبحرکتهای مردمی و دموکراسی خواهانه در مصر و تونس، احترام و تحسین ایرانیان را بر انگیخته است، تنوع موجود در اقشار شرکت کننده در اعتراضات، پیش از هر چیز اراده ای متحد برای سرنگونی استبداد و رسیدن به آزادی های مدنی را در گروه های مختلف نشان می دهد. بر خلاف ادعا و آرزوی حکومت جمهوری اسلامی، اراده ای مبنی بر تشکیل نظامی اسلامی مشابه آنچه در ایران شاهد آن هستیم دیده نمی شود.<br />درود بر مردمی که شجاعانه بن علی را بیرون راندند و تا برپایی دموکراسی از پای نمی نشینند. درود بر مردمی که در قاهره، اسکندریه و سوئز دیکتاتوری سه دهه ای نامبارک را به سخره گرفتند و از مرگ نهراسیدند. ما نشان می دهیم که مرزهای نژادی و زبانی، سدی روی رودخانه پیوندهای آزادیخواهان نمی شود. فریاد "مرگ بر دیکتاتور" ما با مردم مصر و تونس پیوند خواهد گرفت. دوشنبه ساعت 10 شب، منتظر تمامی سبزهایی هستیم که بر علیه دیکتاتوری و دیکتاتورها همصدا می شوند.Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-37436090983385905772009-09-01T21:52:00.000+04:302009-09-01T21:57:42.364+04:30چرا با شعار "الله اکبر" موافقم ؟<div dir="rtl" style="text-align: right;">این مطلب در جواب <a href="http://donbaleh.com/link/139353">لینکی</a> در دنباله نوشته شده که در ابتدا قصد داشتم در نظرات بنویسم. از اینکه ویرایش نشده پوزش می طلبم.<br /><br /><br />کاملن مخالفم. یعنی وقتی که روی پشت بام شعار "الله اکبر" داده می شه، یک عده شعار ندین و بعد شما شعار خودتون رو بدن؟ من تا به حال تو چند محله سر پشت بام رفتم و شعار دادم. "الله اکبر"رو همه میگن، اما وقتی به شعار های دیگه میرسه بسته به شعارش بعضی ها همراهی نمی کنن. حتی اوایل "مرگ بر دیکتاتور" هم بعضی نمی گفتند. موارد زیادی دیدم که مثلن "خامنه ای قاتله ...." داده میشه و بعضی از شب بعد روی پشت بام نمی آیند.<br />پس اشتباه نکنید! همراهی اکثریت را داشته باشیم.<br /><br />[/quote]در جهان شعار الله اکبر خیلی بار منفی داره[quote]<br />من که برای دنیا شعار نمی دهم. برای خودمان شعار می دهم. در ضمن این بار منفی از کجا آمده؟ مگر نه از ترورسیم و ...؟<br />دوستان! این ما هستیم که بار معنایی ایجاد می کنیم! من گرچه هیچ اعتقادات مذهبی ندارم، ولی با این شعار کاملن موافقم. "الله اکبر" هم سابقه دارد،هم پیام، هم معنای مثبت. میگوید "خدا بزرگتر است" از همه چیز و همه کس، وپیامی که دارد این است که همانطور که شاه را بردیم، شما را هم می بریم.<br /><br />چرا جنبش سبز را به عده ای قلیل محدود کنیم؟ چرا کسانی فکر می کنند که مذهبی ها طرفدار احمدی نژادند؟ کسی که در اعتراضات شرکت کرده باشد می داند که مردم، با هر سلیقه و اعتقادی، و از هر قشر و طبقه ای در آن حضور دارند. و هم از این روست که معتقدم "[b]ما بیشماریم[/b]".<br /><br /><br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com1tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-9904330707059374812009-09-01T14:43:00.000+04:302009-09-10T21:06:04.167+04:30تا روز قدستوييت آقاي کرباسچي و گفته هاي آقاي کروبي، نشانه هايي از اهميت تجمع در روز قدس است. همچنین اولین راهپیمایی بزرگ پس از بیانیه شماره 11 آقای موسوی می باشد. شايد بتوان گفت هيچکدام از تجمع هاي اعتراضي پس از انتصابات 22 خرداد، اين فرصت طولاني براي اطلاع رساني و برنامه ريزي را نداشته است. فرصتي که اگر به درستي استفاده نشود، براي تکرار آن شايد مي بايد ماه ها انتظار کشيد. چند نکته که به نظر من مي رسد در ميان مي گذارم تا با همفکري خوانندگان اين مطلب به نتايج مطلوب برسيم.<br /><br />از بک نظر، عده اي که احتمال حضور آنها در اين تجمع مي رود، دو دسته اند(برای این تقسیم بندی دلایلی دارم) : 1- عده اي که تنها با اطلاع از قرار تجمع، در آن حضور پيدا خواهند کرد 2- عده اي که براي حضور در تجمع انگيزه دارند ولي در شرايط کنوني عوامل بازدارنده حضورشان را غير قطعي مي کند. بايد پذيرفت که دسته دوم، جمعيت غالب تجمع روز دوشنبه 25 خرداد را تشکيل داده بودند. عوامل باز دارنده مي توانند چنين باشند: "ترس از سرکوب، صدمه ديدن، دستگيري، تجاوز، شناسايي شدن و امکان ايجاد دردسر در محل کار و ..." ، "بي نتيجه و بي تاثير دانستن راهپيمايي، برقرار شدن دولت کودتا و عدم امکان تغيير در آن و ..." ، "خستگي، نا اميدي، بي تفاوتي" ، "اين اشتباه که جمعيت سبز غالب نبوده و در انبوه جمعيت تظاهر کنندگان حکومتي جايگاهي نخواهند داشت" و ...<br /><br /><br />1. کارکرد اطلاع رسانی در مورد تجمع روز قدس، تنها مطلع کردن از زمان و مکان یک واقعه نیست. تهییج و ایجاد احساس امنیت، پیام هایی می توانند باشند که اطلاع رسانی در خود دارد. در مورد احساس امنیت دو موضوع قابل برسی است. یکی تخمین از جمعیتی که حضور خواهد داشت و دیگری نحوه برخورد و مقابله احمتالی با این جمعیت. هر شخصی از آسیب دیدن پرهیز می کند. این واکنش طبیعی هر موجود زنده است.اما بسیاری از ما جمله: "با این همه آدم چه کار می توانند بکنند" یا مشابه آن را زیاد شنیده ایم. رسیدن خبر تجمع به فرد کافی نیست. باید از چند طریق مختلف و متنوع مطلع شود. ما بیشماریم. تنوع نیز از اشباع ذهن فرد مورد نظر جلوگیری می کند. صندلی با یک پایه نامتعادل است، هر چند پایه بسیار قوی باشد.<br />در مورد برخورد احتمالی با جمعیت، چه در خیابان و چه در صورت بازداشت، باید تاکید کرد که سرکوب شدید در این روز بخصوص، برای کودتاگران بسیار پر هزینه است. حضور در راهپیمایی روز قدس، مانند نماز جمعه، بر خلاف بسیاری از راهپیمایی های معترضانه پس از انتخابات، به خودی خود جرم محسوب نمی شود. همچنین با فشار ها و افشاگری های جنبش سبز در مورد جنایات رخ داده در بازداشتگاه ها، تکرار برخورد های آنچنانی در صورت دستگیر شدن، بعید به نظر می رسد.<br /><br /><br />2. شعار های شبانه در ساعت 10، تا روز قدس باید به حداکثر برسد. این موضوع هم به تهییج کمک می کند و هم به احساس امنیت. اگر شعار شبانه آغاز نشود، بسیاری باور نخواهند کرد که در روز قدس اتفاقی خواهد افتاد. <span style="font-style: italic; font-weight: bold;">راه قدس از پشت بام می گذرد</span><br /><br /><br />3. باید از نتایج فشار ها و افشا گری های جنبش سبز گفته شود تا <span style="font-style: italic;">امید به تغییر</span> در مردم زنده شود.<br /><br /><br />4. کارگران را همراه کنیم. وضعیت اقتصادی ایجاد شده، فشار زیادی به کارگران وارد آورده است. این وضعیت نتیجه بی خردی های گاه عمدی ا.ن و کودتا گران است. همان چیزی که نخبگان اقتصادی و سیاسی پیش بینی کرده بودند و تذکر می دادند. هر شخص، از لحاظ وابستگی به طبقه اجتماعی که در آن قرار دارد، می تواند منافع خود را در همراه شدن با این جنبش ببیند. بر این منافع و اشتراکات تاکید کنیم.<br /><br /><blockquote>جمعهای خویشاندوندی، همسایگی، دوستی، جلسات قرآن، هیئات مذهبی، کانونهای فرهنگی و ادبی، انجمنها، احزاب، جمعیتها، تشکلهای صنفی، نهادهای حرفهای، گروههایی که با هم ورزش میکنند یا در رویدادهای هنری حاضر میشوند، حلقه همکلاسیها، گروه فارغالتحصیلانی که هنوز دور هم جمع می شوند، همکارانی که با یکدیگر صمیمیت یافتهاند، و . . . ؛ هر کدام از ما در چندین نمونه از این زیرمجموعههای کوچک عضویت داریم و این دستمایه اصلی گفتگو و ارتباط میان هستههای جامعه ماست. بلكه تجربیات اخیر نشان داد خردهرسانههایی که از این روابط زاده میشوند میتوانند سریعتر و موثرتر از هر رسانه عمومی دیگر عمل کنند، مشروط بر آن که ظرفیتهای این شبکه از طریق توافق بر روی یک آرمان بزرگ به فعلیت برسد.</blockquote><br /><br /><br /><span class="status-body"><span class="entry-content"><br /></span></span>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-15311085221911422272009-08-27T02:44:00.000+04:302009-08-30T17:59:25.479+04:30مقبولیت آقای علی آبادی و آرای ایشان در انتخابات نظام مهندسی<a style="" onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="http://www.khosravan.ir/images/ehyagaran/aliabadi.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 158px; height: 237px;" src="http://www.khosravan.ir/images/ehyagaran/aliabadi.jpg" alt="" border="0" /></a><br /><div dir="rtl" style="text-align: right;">انتخابات اعضای هیئت مدیره نظام مهندسی استان تهران با حظور 327 نامزد در تاریخ 88/5/12 برگزار شد. <span class="label1">6508 نفر از اعضا در این انتخابات شرکت کردند. یکی از نامزد ها در رشته عمران، محمد علی آبادی بود.<br /><br />علی آبادی رتبه هفتادم با 113 رای را کسب کرد. آیا نمایندگان مجلس به صلاحیت ایشان که در میان مهندسان هم صنف خود در تهران این آرا را کسب کرده است برای تصدی وزارتخانه غیر تخصصی ایشان ( نیرو) رای می دهند؟<br /></span><span class="label1"><br /><br /></span><span class="label1">نتایج این انتخابات را می توانید <a href="http://www.5th-entekhab.com/">اینجا</a> ببینید.<br /><br /></span><span class="label1"><br /></span><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhWsC04JjBEulBx4HCIK28j00qVPEAplqCdmVwnjsPMftv1Kxg4B1Nvbhee-p6mHJwYzYLk4QPfj4mpKyFNygoDzswkAOQKvMNORPOwlStLS5jc2xAo_r57NeyuZ1nMll6LDzztTQBseVpt/s1600-h/aliiabadi.JPG"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 319px; height: 289px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhWsC04JjBEulBx4HCIK28j00qVPEAplqCdmVwnjsPMftv1Kxg4B1Nvbhee-p6mHJwYzYLk4QPfj4mpKyFNygoDzswkAOQKvMNORPOwlStLS5jc2xAo_r57NeyuZ1nMll6LDzztTQBseVpt/s320/aliiabadi.JPG" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5375745896130554898" border="0" /></a><br /><br /></div>Unknownnoreply@blogger.com0tag:blogger.com,1999:blog-7157231902482467493.post-72178021726782504802009-08-26T04:18:00.000+04:302009-08-27T03:07:04.393+04:30دیوار نویسی، ساعاتی قبل از چهارمین جلسه بیدادگاه<a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyodmWqUWTrL89QltshhoMU0o2wD-q2vxqL6oBLNkxe8UPSmAN6I5Nx8iyeEmmeZibX7YXvXEofuhv7ZH8jNUlx_kqwOpv3GBuFTRkh1P1Y1z28DqFMgb7OllXK_Kd9Dw9s-ztWduoKyiO/s1600-h/yadegar+-+rooberooye+zendane+evin.JPG"><img style="cursor: pointer; width: 320px; height: 240px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEiyodmWqUWTrL89QltshhoMU0o2wD-q2vxqL6oBLNkxe8UPSmAN6I5Nx8iyeEmmeZibX7YXvXEofuhv7ZH8jNUlx_kqwOpv3GBuFTRkh1P1Y1z28DqFMgb7OllXK_Kd9Dw9s-ztWduoKyiO/s320/yadegar+-+rooberooye+zendane+evin.JPG" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374052724324155618" border="0" /></a><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh0q8nUHfIP7uxqo1Jblob0GhXfN6dIlNUgD_f3zEw8keI1wJ-hZpO71w7wpxNhWqFAePcl6zaDhznaGUbdtG4cH8KoV8S2DySZ5vv3PmDuJnfx9JDZt9GlT_1HqBdHwl6v-CoahxnJ2Mpj/s1600-h/ghabl+az+pole+yadegar.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 320px; height: 278px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEh0q8nUHfIP7uxqo1Jblob0GhXfN6dIlNUgD_f3zEw8keI1wJ-hZpO71w7wpxNhWqFAePcl6zaDhznaGUbdtG4cH8KoV8S2DySZ5vv3PmDuJnfx9JDZt9GlT_1HqBdHwl6v-CoahxnJ2Mpj/s320/ghabl+az+pole+yadegar.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374221294933213746" border="0" /></a><br /><br /><br /><br /><br /><br />چند ساعت مانده به صبح. قرار است حجاریان در دادگاه نمایشی حضور داشته باشد. می دانم کارخطرناکی است. به اطراف اوین می روم و نام سبز حجاریان را به نشانه حمایت از او بر دیوار می نویسم.<br /><br />صبح که مردم عبور کنند نام او را اطراف اوین می بینند. بسیاری نمی دانند که قرار است حجاریان در دادگاه باشد. رسانه ماییم! پیش از آن که صدا و سیما دروغ پراکنی کند، ما حمایت خود را می نگاریم.<br /><br />شاید خانواده حجاریان و دیگر زندانیان سیاسی در راه اوین نام او را ببینند. و بدانند که می دانیم هر چه در دادگاه گفته شود سخنان و افکار کودتا چیان است، از زبان هر که باشد.<br /><br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhnmv1unjLhDewfEZ19hP61Z6f9k4y4gr9LFveV4dq1PVCr0rZbFi6Rhs4uWFGA00OSn8h3faSLamtGDvOUzLGw80fdYAmtyMSry01dhUEw4uZThAUGs23E99tRs1pmW0MbLWLLu_F065OP/s1600-h/yadegar+-+roobereooye+zendane+evin+2.JPG"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 320px; height: 240px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhnmv1unjLhDewfEZ19hP61Z6f9k4y4gr9LFveV4dq1PVCr0rZbFi6Rhs4uWFGA00OSn8h3faSLamtGDvOUzLGw80fdYAmtyMSry01dhUEw4uZThAUGs23E99tRs1pmW0MbLWLLu_F065OP/s320/yadegar+-+roobereooye+zendane+evin+2.JPG" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374219962977381986" border="0" /></a><br /><br />این در یادگار امام است، نرسیده به مقابل زندان اوین.<br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br />باقی عکس ها مربوط به پونک است.<br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgN5LuRg1vZtczWabNfPonAJ6RkrAk81RIJFBOJV9Yi2OWjJN-XPmPiXFoSM7aKkYqaCBsomP6_Ticw7zlTomcz0RLI8WN3vsmQxB5N4Ms8X9IHP8mNL9TTp7eysCzQkxVNaO-CO-osA-mf/s1600-h/khyabane+sardare+jangal.jpg"><img style="margin: 0px auto 10px; display: block; text-align: center; cursor: pointer; width: 320px; height: 225px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEgN5LuRg1vZtczWabNfPonAJ6RkrAk81RIJFBOJV9Yi2OWjJN-XPmPiXFoSM7aKkYqaCBsomP6_Ticw7zlTomcz0RLI8WN3vsmQxB5N4Ms8X9IHP8mNL9TTp7eysCzQkxVNaO-CO-osA-mf/s320/khyabane+sardare+jangal.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374225463192560962" border="0" /></a><br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhdSQnt2lO_TR7w6BBDz1ZnDtpDHqvSsm-GoRy5Dxu4EscF6Gscg1nuslkuwc825jlrfkRgk9Wqv1UfIIseEOZRyQYUxFZqSjtkDzsWq9x4iWM66vBz4tnsBahquzblZH6bRk0DY6BDyFV6/s1600-h/poonak2.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 320px; height: 260px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhdSQnt2lO_TR7w6BBDz1ZnDtpDHqvSsm-GoRy5Dxu4EscF6Gscg1nuslkuwc825jlrfkRgk9Wqv1UfIIseEOZRyQYUxFZqSjtkDzsWq9x4iWM66vBz4tnsBahquzblZH6bRk0DY6BDyFV6/s320/poonak2.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374225999480920802" border="0" /></a><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br /><br />در مسیر های منتهی به زندان اوین احساس خطر می کردیم. هر ماشین یا موتور را پلیس و بسیجی فرض کرده و به سرعت فرار می کردیم. برای من دستگیر نشدن در اولویت قرار دارد. در مناطق دیگر نیز نوشتیم. یکی می نوشت و دو نفر دیگر مراقب بودند.<br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhmygqzayuqjTmY-1CjRQaFuIKU3Ub69EFhQSN0BQa77L_7AZ6pzuj13sxWQsPdxqjMxhyALlVvMr-e9aJqf155JVmpbWeoLL1JNMCcZVun-MUitRe7GFhA5EWu0jNGRc1ue_NT6oG51CJX/s1600-h/poonak-+koocheye+mordad.jpg"><img style="margin: 0px auto 10px; display: block; text-align: center; cursor: pointer; width: 320px; height: 222px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEhmygqzayuqjTmY-1CjRQaFuIKU3Ub69EFhQSN0BQa77L_7AZ6pzuj13sxWQsPdxqjMxhyALlVvMr-e9aJqf155JVmpbWeoLL1JNMCcZVun-MUitRe7GFhA5EWu0jNGRc1ue_NT6oG51CJX/s320/poonak-+koocheye+mordad.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374222025309736578" border="0" /></a>با ناشی گری "سبز می مانیم" کسی پیش از ما نوشته بود را خط زده بودند. ما دوباره نوشتیم. همراه با یک "V" و "تشکر" از نفر قبلی. هر چند خط بزنند، باز نوشته می شود. چرا که " ما بیشماریم!"<br /><br /><br /><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjWJYJlKopu8co53cx-xUCnoAO2piQmiEhWO8043Mvt7DUj_7Ofo4iqWiVP5wR5yRenhhGlVCCD094pjjwUL9tQKxnZpVZHTjl9uR4OKI0IYXT87y4oyXdTv1uzHBsDL8i4GDQwsc7RTZN4/s1600-h/bus+stop.jpg"><img style="cursor: pointer; width: 320px; height: 232px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjWJYJlKopu8co53cx-xUCnoAO2piQmiEhWO8043Mvt7DUj_7Ofo4iqWiVP5wR5yRenhhGlVCCD094pjjwUL9tQKxnZpVZHTjl9uR4OKI0IYXT87y4oyXdTv1uzHBsDL8i4GDQwsc7RTZN4/s320/bus+stop.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374226805336569042" border="0" /></a><a onblur="try {parent.deselectBloggerImageGracefully();} catch(e) {}" href="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjXpVHNRl4TMWxmLzFJUl7ZRjs0PXcp9QPNXyGQP34p3AWk5khxJfRBDbWv1jr2Sy91A8oHO9T-8fSTdJhiw4mEgjuv968Hkm2nY6p6XGOkw3N1mg3xXw7Wc9_tsQp37_A8O-CuHp8vg34d/s1600-h/poonak.jpg"><img style="margin: 0pt 10px 10px 0pt; float: left; cursor: pointer; width: 320px; height: 209px;" src="https://blogger.googleusercontent.com/img/b/R29vZ2xl/AVvXsEjXpVHNRl4TMWxmLzFJUl7ZRjs0PXcp9QPNXyGQP34p3AWk5khxJfRBDbWv1jr2Sy91A8oHO9T-8fSTdJhiw4mEgjuv968Hkm2nY6p6XGOkw3N1mg3xXw7Wc9_tsQp37_A8O-CuHp8vg34d/s320/poonak.jpg" alt="" id="BLOGGER_PHOTO_ID_5374226454164009442" border="0" /></a>Unknownnoreply@blogger.com0